[ad_1]
به گزارش تراز: بر آشنایان به اسلام پوشیده نیست که این مکتب در نگرش عمیق و همه جانبه خود دین را تنها یک برنامه شخصى و فردى انسانها نمى داند و تنها در مسجد و محراب و نماز و نیایش و رکوع و روزه و تهجّد و دیگر دستورالعملهاى عبادى و اخلاقى خلاصه نمى کند. بلکه گذشته از اینها حضور فعال وهمه جانبه دین را در همه میدانهاى معامله و تجارت، کارخانه و صنعت، مدرسه و هنر، جنگ و صلح، اقتصاد و برنامه ریزى، دستگاههاى حکومتى و سیاستهاى حاکم بر روابط داخلى و خارجى، روابط دولت و ملّت با یکدیگر، روابط مسلمانان با دیگر ملتهاى جهان و… ضرورى و لازم مى داند.
در دو یادداشت گذشته نوشتیم که قاعده اولی در برقراری ارتباط با غیر مسلمانان جواز است. لکن در این میان بین کفار حربی و غیر حربی تفاوت وجود دارد و روابط اقتصادی با کافران حربی (کسانی که با مسلمانان به ظاهر یا در باطن دشمنی دارند) به جهت سلب احترام از اموال آنان، ممنوع است و این قاعده هیچ استثنا ندارد. سپس به ذکر نمونه هایی از سیره ائمه پرداختیم.
در مجموع این نکته روشن شد که حکم اولی داد و ستد با کافران جواز است. اما موارد منع یا استثنایی هو از این قاعده وجود دارند. یعنی ممکن است شارع مقدس مواردی را از حکم جایز بودن خارج کرده و برای همیشه آن گونه خاص از معامله را باطل دانسته باشد یا این که بر معامله، عنوان ثانوی، مثل ذلیل شدن مسلمان، یا شکسته شدن سیادت و عزت اسلامی منطبق شده و بدین جهت، از حالت جایز بودن خارج شده است. اینموارد در روایات هم وجود دارند.
** این نوع تجارت با غیر مسلمانان جایز نیست
یکی از امور یا به عبارت بهتر اصولی که موجب استثناء قاعده جواز تجارت با غیر مسلمانان می شود اصل اصل استقلال و سیادت امت اسلامی است. دلیل آن هم فرمان روشن قرآن است:
«ولن یجعل اللّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا»
«و خداوند، هرگز، برای کافران نسبت به اهل ایمان، راه تسلط باز نخواهد کرد.»
مطابق این آیه شریفه هر تجارتی که موجب تسلط کفار بر امت اسلامی شود و استقلال آنها را به مخاطره بی اندازد جایز نیست. البته در روایات نیز با تعابیر مختلف این جمله آمده است که: «الإسلامُ یَعلُو وَ لایُعلَی علیه» این حدیث، در منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است.
این اصل بر کلیه روابط مسلمانان با بیگانگان حاکم است بدین صورت که هر معامله، مذاکره، تجارت و… که باعث تسلط کفار بر مسلمین شود جایز نخواهد بود. لذا با در نظر گرفتن تمام شرایط زمانی و مکانی و غیره هر یک از روابط بازرگانی مسلمانان با کافران که مشمول این اصل گردد، ممنوع خواهد بود.
** کدام دوستی نهی شده؟
از طرفی در آیات فراوانی از قرآن کریم دوستی با کفار مورد نکوهش و نهی شدید قرار گرفته است:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ…»
«ای کسانی که به خدا ایمان آوردهاید، هرگز نباید کافران را که دشمن من و شمایند یاران خود برگرفته و طرح دوستی با آنها افکنید…» (ممتحنه؛ آیه ۱)
«لَا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ…»
«نباید اهل ایمان، مؤمنان را وا گذاشته و از کافران دوست گزینند، و هر که چنین کند رابطه او با خدا مقطوع است…» (آل عمران؛ آیه ۲۸)
از طرفی در روایات فراوانی به این مساله پرداخته شده است. در روایتی که ابن رئاب از امام صادق (ع) در باب نکوهش شرکت مسلمان با کافر نقل کرده، حضرت فرموده است: «ولایصا فیه الموده؛ خالصانه با او دوستی مورزد.»
** چرا از دوستی با کفار نهی شده است؟
در نتیجه آنچه نکوهش واقع شده است، (تولی) و (ولاء) کافران است. و این، بدان معناست که دوستی، سبب کشش روحی و بی ارادگی و تاثیر و تاثر اخلاقی و مقهور شدن و خودباختگی در برابر بیگانگان آنان شود. اما ابراز دوستی در معاشرتها، با حفظ استقلال و شخصیت دینی، مانعی ندارد، بلکه مورد تشویق دین است.
برای نمونه نقل شده که پیامبر (ص) برای جنازه یهودیان به پا میخواست. یا حضرت هدایای یهودیان را میپذیرفت. همچنین امام باقر (ع) و صادق (ع) توصیه میکردند که اگر با یهودی همنشین شدی، با او نیک معاشرت کن.
نتیجه نهایی اینکه دوستی با کافران، در صورتی که به (تولی) و اثرپذیری بی انجامد ممنوع است و هر داد و ستدی که مصداق آن قرار گیرد نیز، مورد نهی است.
[ad_2]
Source link